فهرست ها
- خانه
- اخبار واطلاعیه
مهدی رمضانی: کارکرد اجتماعی کتابخانه دقیقاً همان چیزی است که مورد نیاز جامعه است
اولین پیش نشست همایش کارکردهای اجتماعی کتابخانه های عمومی با عنوان « کتابخانه اجتماعی من» برگزار شد.
اولین پیشنشست همایش کارکردهای اجتماعی کتابخانههای عمومی با عنوان « کتابخانه اجتماعی من» برگزار شد.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی نهاد کتابخانههای عمومی کشور، نشست کتابخانه اجتماعی من با حضور مهدی رمضانی معاون توسعه کتابخانههای و ترویج کتابخوانی نهاد، مهری پریرخ عضو هیئت امنای کتابخانه های عمومی کشور امشب ساعت ۱۹ در فضای مجازی برگزار شد.
مهدی رمضانی معاون توسعه کتابخانهها و ترویج کتابخوانی نهاد در این نشست با اشاره به ضرورت تبدیل کتابخانههای عمومی و به پایگاههای اجتماعی گفت: سالها است که صاحب نظران و استادان رشته کتابداری و ارتباطات از ضرورت تبدیل کتابخانه به پایگاه اجتماعی می گویند و بر آن به عنوان نکته ای بدیهی اصرار می کنند. این اهمیت و ضرورت از نظر این عزیزان، بیشتر خاستگاهی دانشگاهی دارد و مبتنی بر پژوهش های علمی است و به همین دلیل ماهیتی عمدتاً تئوریک دارد. وی افزود: بیش از هجده سال در بخش پژوهش و نشر مرکزی فرهنگی فعالیت داشته ام و در سه سال گذشته نیز در نهاد کتابخانه های عمومی این ضرورت را از نزدیک و بی واسطه احساس کرده ام. دیدارهای مکرر با مدیران محترم استانی و کتابداران و اطلاع از آمار خرید منابع، میزان امانت و تعداد مراجعان به کتابخانه ها و نیز برنامه ریزیِ ستادی برای فعالیت های ترویجی نهاد در حوزه کتاب و کتابخوانی، ضرورت توجه به کارکرد اجتماعی کتابخانه را، بیش از پیش، در عمل برای بنده اثبات کرده است.
کتابخانه به مثابه سازمانی اجتماعی
معاون توسعه کتابخانه ها و ترویج کتابخوانی نهاد تصریح کرد: امروزه کتابخانه های عمومی، در نظر استادان کتابداری و مدیران آگاه، سازمانی چند منظوره و دارای کارکردهای متنوع است که کتابخوانی (یعنی امانت گرفتن کتاب و استفاده از سالن های مطالعه) فقط یکی از این کارکردها به حساب می آید. دست کم در مقام نظریه پردازی، این نگاه سنّتی و معصوم به کتابخانه عمومی، که آن را «مجموعهای از کتابها» بنامند، دیگر وجود ندارد. جالب است که به دنبال این تغییر و تحول در تعریف کارکرد کتابخانه، تعریف «کتاب» هم دستخوش تغییر نسبی شده است و دیگر کتاب را صرفاً به «مجموعه ای از اطلاعات درباره یک فرد یا یک شیء که در صفحاتی کاغذی نوشته یا چاپ میشود» تعریف نمی کنند.
وی تأکید کرد: ایده و آرمان تبدیل کتابخانه به پایگاه اجتماعی ـ یا به تعبیر صمیمانه تر من «پاتوق» ـ علاوه بر مجامع علمیِ جهانی، در ایران هم در سطح آکادمیک و هم در سطح اجرایی مطرح است. از جمله، نهاد کتابخانه های عمومی کشور، اهمیت این موضوع را دریافته و در «سند چشم انداز نهاد در افق ۱۴۰۴» این گونه به آن اشاره کرده است: «نهاد کتابخانه های عمومی کشور در چشم انداز ایران ۱۴۰۴ هـجری شمسی، نهادی است فرهنگی با هویت اسلامی ایرانی، نافذ و اثرگذار بر جامعه، دارای کارکردهای آگاهی بخشی، اطلاع رسانی، آموزشی و ارشادی، زمینه ساز ارتقای مطالعه مفید، دارای نیروی انسانی متعهد، متخصص و آموزش دیده با حفظ جایگاه اول کشور در منطقه و موفق در رساندن کشور در زمره پانزده کشور برتر جهان از جهت سرانه فضا، عضو، منابع و امانت کتابخانه ای».
رمضانی با اشاره به اینکه مدیران اجرایی به منظور تحقق بحشیدن به این ضرورت باید درکی صریح و عملی از کارکرد اجتماعی کتابخانه داشته باشند، گفت: به نظر من در یک کلام و بدون وارد شدن به بحث های مفهومیِ تکراری، «کارکرد اجتماعی کتابخانه دقیقاً همان چیزی است که مورد نیاز جامعه است» همان طور که مفهوم «اجتماعی شدن» و «نهاد» هم در معنای عامش چنین اطلاقی دارد. به عبارت دیگر، وقتی می گوییم فلان موضوع، «اجتماعی» یا «نهادینه شده» است، به این معناست که ساخته و پرداخته نیازهای واقعی جامعه است.
وی افزود: به این معنا، همه سازمانهایی که بنا بر نیاز جامعه و برای برطرف کردن آنها ایجاد شده اند، «اجتماعی» نامیده میشوند. با این تعریف، حال باید بپرسیم کدام سازمان را اجتماعی تر از کتابخانه سراغ داریم که به دنبال برطرف کردن واقعی ترین نیاز افراد، یعنی نیازهای روحی و فرهنگی او، باشد؟ سازمانهایی که با توجه به مؤلفه «رفع نیاز اجتماعی» تعریف می شوند، تا زمانی که جامعه به آنها نیازمند است، دارای کارکرد هستند و زمانی که از این ویژگی ذاتی خودشان تهی شدند، کارکرد خود را از دست می دهند و از بین میروند.
عوامل پیشینی در تحقق رسالت اجتماعی کتابخانههای عمومی
معاون توسعه کتابخانهها و ترویج کتابخوانی نهاد در ادامه با تأکید بر اینکه تحقق رسالت اجتماعی کتابخانه، مشروط به وجود عواملی پیشینی است گفت: عوامل پیشینی که در اینجا از آن با عنوان «الزامات تبدیل کتابخانه به پایگاه اجتماعی» نام می برم، به ترتیب در چهار محور «مردم»، «کتابدار»، «مدیران» و «منابع کتابخانه ای» خلاصه می شود. از این طبقه بندی چهارگانه پیداست که منابع انسانی سهم بسیار مهمی در اجرای این رسالت اجتماعی دارد. کتابخانه ها در صورتی به پایگاه اجتماعی تبدیل خواهند شد که این چهار ضلع، به صورتی همنوا، هماهنگ و منسجم و مطابق با شرح وظایف شان عمل کنند.
رمضانی تصریح کرد: می دانیم ـ و در تعریف رسمی کتابخانه هم آمده است ـ که منظور از مردم، «همه مردم» است؛ از هر رنگ و نژاد و مذهب و با هر تفکر و سلیقه ای که باشند. واژه «عمومی» در «نهاد کتابخانه های عمومی کشور» نیز دارای همین معناست؛ بنابراین، مردم، حتی اگر همه آنان هیچ گاه به کتابخانه مراجعه نکنند، مصرف کنندگان بالقوّه خدمات کتابخانه ای به شمار می آیند؛ یعنی مدیران باید برای این «همه» برنامه ریزی کنند و کتابدارن هم باید آمادگی فکری و مهارت فردی برای ارائه خدمت به «همه گروه های سِنّی و شناختی» را داشته باشند. در این صورت است که کارکرد اجتماعی کتابخانه را تحقق بخشیده ایم و آن را به ارائه خدمات معمول و مکانیکی منحصر و محدود نکرده ایم. توجه داریم که در نظرگرفتن مردم به معنایی که گفته شد، بسیار فراتر از مفهومِ صرفاً اخلاقیِ «تکریم ارباب رجوع» است. پیداست که رفع نیاز فکری و فرهنگی همه مردم (و نه فقط گروه هایی که ما آنها را می شناسیم)، نیازمند یک شناخت عمیق و بعد یک برنامه ریزی عمیق است.
حرفهای که به اندازه اهمیتش شناخته نشده است
معاون توسعه کتابخانهها و ترویج کتابخوانی نهاد در ادامه نشست با پرداختن به کتابداری، آن را حرفه ای فرهنگی و پژوهشی دانست که به اندازه اهمیتش شناخته نشده است.
وی تأکید کرد: در این جا قصد نقدها و تحسین های تکراریِ کتابداران را ندارم، اما به عنوان یک فرد آگاه از حساسیت ها و تنگناهای این حرفه شریف، لازم است تأکید کنم که کتابداری، به جز آگاهی از فهرست نویسی و رده بندی و همه آنچه در دانشگاه ها آموزش داده می شود، عنصر بسیار مهم تری هم دارد: «هنر کتابداری» که شامل مدیریت و سازماندهی است و مهم تر از آن، «مهارت در برقراریِ ارتباط انسانی». همین مهارت و هنر است که به کتابخانه جلوه ای اجتماعی می دهد و به رفت و آمد کتابدار به کتابخانه معنا می بخشد و منزلت اجتماعی واقعی او را به مردم معرّفی می کند.
رمضانی در ادامه گفت: مدیران، واسطه میان مردم و کتابداران هستند. منظورم از مدیریت در این جا هم علم است و هم هنر. مدیریت، در وسیع ترین معنایش، آگاهی از مختصات انسان و روابط انسانی است. مدیر، از طریق ایجاد علاقه و ارتباط میان کارکنان و راهبریِ فعال و عاقلانه آنان، موجب اثربخشی و کارآیی سازمانش می شود و زمینه را برای تحقق کارکرد اجتماعی کتابخانه هموار می کند. این تعریف از مدیر و مدیریت، که قطعاً مورد قبول همه ماست، فاصله بسیاری دارد با مدیران بخشنامه ای و ایستا.
وی با اشاره به اینکه منابع کتابخانه ای، نماد تکثر در کتابخانه و در نظرگرفتن سلیقه همه مردم کتابخوان است آن را مقدمه ای برای تحقق مجموعه سازی مشارکتی دانست و افزود: نهاد کتابخانه های عمومی کشور با وجود مشکلات مالی، گرانی کتاب در سال های اخیر، کم شمار بودن آثار خواندنی و جذاب و دیگر مشکلات نشر، سعی کرده است با مشارکت دادن کتابداران در انتخاب منابع و رصد سلیقه مخاطبان، منابعی هر چه واقعی تر و مطابق با نیاز مردم را به کتابخانه ها ارسال کند. اما نکته این است که حتی اگر بیشترین و بهترین منابع نیز به کتابخانه ها ارسال شود، ولی مدیران و کتابداران، آن منابع را، به شکلی آگاهانه و خلاقانه، موضوع فعالیت های ترویجی و مردم محورِ خود قرار ندهند، کتابخانه را نه به پایگاه اجتماعی، بلکه به انبار کتاب تبدیل کرده ایم.
وظبفه ای که بر عهده همه است
معاون توسعه کتابخانهها و ترویج کتابخوانی نهاد ادامه داد: در این جا مناسب می بینم به یک آسیب منابعی که در دیدارهای خود از کتابخانه های نهادی به آنها برخورده ام، اشاره کنم. تقریباً در همه کتابخانه ها منابع مربوط به استان شناسی، دفاع مقدس و منابع اهدایی را، به جای قرار دادن در قفسه مربوط به خود، در بخش جداگانه ای قرار داده اند. پیداست که این کار با اجتماعی شدن کتابخانه و استفاده از این گونه منابع منافات دارد؛ چرا که هم انحصار ایجاد می کند و هم با رده بندی مخالف است و هم آمار مطالعه را کاهش می دهد.
رمضانی در پایان ضمن تشکر از شرکت کنندگان و تبریک به برگزیدگان این پویش از دوستان در معاونت برنامهریزی، پژوهش و فنآوری اطلاعات، انجمن ارتقاء کتابخانههای عمومی، رئیس، دبیر و همهی دستاندرکاران همایش و تمامی بخشهای جانبی تأکید کرد: به نظر من تبدیل کتابخانه ها به پایگاه های فعال اجتماعی، وابسته و پیوسته به این الزامات است. چنانکه به اختصار توضیح دادم، این الزامات هم جنبه اجرایی دارد و هم فکری. به همین دلیل تحقق آنها همت و حضور آگاهانه همه استادان، مدیران و کتابداران را می طلبد. پویا و زنده نگه داشتن کتابخانه و ایجاد زمینه های اجرایی و فکری برای تحقق کارکرد اجتماعی آن، وظیفه همه ماست.